معنی آنگ لی
حل جدول
برنده جایزه اسکار بهترین کارگردانی در سال 2005 میلادی
برنده جایزه اسکار بهترین کارگردانی در سال 2012 میلادی
کارگردان فیلم کوهستان بروکبک
فیلمی از آنگ لی
کوهستان بروکبک ، هالک، استخدام، مهمانی ازدواج، دست های قدرت، طوفان یخی، حس و حساسیت
لغت نامه دهخدا
لی لی. [ل َ ل َ / ل ِ ل ِ] (اِ) تعتاب. نام بازیی است. و آن یکپا برداشته و با پای دیگر جهیدن. یک لنگه (در تداول مردم قزوین). و رجوع به لی لی کردن شود.
لی لی. (اِ) مترادف لالا.لفظی که در عروسیها و جشنها زنان در ابراز شادی و انبساط خاطر ادا کنند و غالباً مکرر آرند لی لی لی لی.
- لی لی به لالای کسی دادن یا گذاردن، با او هماهنگی کردن یا به خواهشهای بی اساس او اهمیت دادن.
لی
لی. (ع حرف جر + ضمیر) (از: لَ + ی) مرا. برای من.
لی. (پسوند) مزید مؤخر امکنه: اسملی.
لی. [ل ُی ی] (ع ص، اِ) ج ِ الوی. (منتهی الارب). رجوع به الوی شود.
لی. (اِخ) نام رودی به فرانسه و بلژیک.
لی. (اِخ) ماریوس سوفوز. ریاضی دان نروژی (1842-1899 م.).
لی لی زدن
لی لی زدن. [ل َ ل َ / ل ِ ل ِ زَ دَ] (مص مرکب) درخشیدن چنانکه ستاره در هوای صافی. مشعشع بودن. درخشان بودن چنانکه ستاره به شب: ستاره ها لی لی میزند (در تداول تهرانیان)، یعنی میدرخشد. شاید با تلؤلؤ عرب یکی باشد. و رجوع به لیان لیان شود.
لی لی بازی
لی لی بازی. [ل َ ل َ / ل ِ ل ِ] (اِ مرکب) نوعی بازی که یک پای از زمین برگیرند و با پای دیگربجهند گرفتن همبازی را. و رجوع به لی لی کردن شود.
فرهنگ فارسی هوشیار
(اسم) بازی لی لی کردن.
فرهنگ معین
(حُ ضَ) (اِ.) نوعی بازی برای کودکان بسیار خردسال که کف دست آن ها را قلقلک دهند و گویند: لی لی حوضک...
معادل ابجد
111